آیات و روایات با موضوع قناعت

مفهوم قناعت

واژه قناعت یک واژه اخلاقی و ارزشمند است که علمای اخلاق در لغت و اصطلاح، چند معنا برای آن نقل کرده اند که به اختصار به چند مورد از آن ها اشاره می شود:

الف) قناعت از نظر لغت

معنای لغوی قناعت در فرهنگ های مختلف به قرار زیر آمده است:

خرسندی، خرسند بودن به قسمت خود، بسنده کردن به مقدار نیاز، صرفه جویی، خشنودی نفس به آنچه از روزی و معاش قسمت او می شود.(دهخدا، لغت نامه، واژه قناعت)

قناعت یعنی به کمترین مقدار مورد نیاز در حد کفایت زندگی اکتفا کردن و قطع طمع از زیاده خواهی.

ب) قناعت از نظر علمای اخلاق

علمای اخلاق قناعت را به معانی مختلفی تفسیر کرده اند که به مهم ترین آن ها اشاره می شود: قناعت یک ملکه نفسانی است که به موجب آن انسان به نیاز خود از اموال رضایت می دهد و خود را برای تحصیل بیشتر آن به مشقت نمی اندازد.(محمد مهدی نراقی، جامع السعادات، 1408)

القناعة ان یقنع بقدر الضرورة من المطعم و الملبس و یقتصر علی اقله قدراً و اخسه نوعاً یرد امله الی یومه او الی شهره و لا یشغل قلبه بما بعد الشهر؛

به مقدار ضرورت از غذا و لباس قناعت کند و از نظر مقدار به کمتر و از نظر نوع به پایین تر اکتفا نماید و آرزویش را متوجه همان روز یا همان ماه کند و دلش را مشغول ماه های دیگر ننماید.(محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج3، ص 252. 1406)

آیات و روایات

حجر:88

لا تَمُدّنّ عَیْنَیْکَ إِلی ما مَتّعْنا بِهِ أَزْواجًا مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنینَ

و به آنچه ما دسته هایی از آنان [کافران] را بدان برخوردار ساخته ایم، چشم مدوز و بر ایشان اندوه مخور و مال خویش را برای مؤمنان فرو گستر.

طه:131

وَ لا تَمُدّنّ عَیْنَیْکَ إِلی ما مَتّعْنا بِهِ أَزْواجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدّنیا لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ وَ رزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقی

و زنهار به سوی آنچه گروه هایی از ایشان را برخوردار کنیم [و فقط] زیور زندگی دنیاست تا ایشان را در آن بیازماییم. چشم مدوز و [بدان که] روزیِ پروردگار تو بهتر و پایدارتر است

توبه: 55

فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنّما یُریدُ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الْحَیاةِ الدّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کافِرُونَ

اموال و فرزندانشان تو را به شگفت نیاورد، خدا می خواهد در زندگی دنیا به وسیله اینها عذابشان کند و جانشان در حال کفر بیرون رود

هود: 15 و 16

مَنْ کانَ یُریدُ الْحَیاةَ الدّنْیا وَ زینَتَها نُوَفّ ِ إِلَیْهِمْ أَعْمالَهُمْ فیها وَ هُمْ فیها لا یُبْخَسُونَ أُولئِکَ الّذینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی اْلآخِرَةِ إِلاّ النّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فیها وَ باطِلٌ ما کانُوا یَعْمَلُونَ

کسانی که زندگی دنیا و زیور آن را بخواهند، [مزد] کارهایشان را در دنیا به طور کامل به آنان می دهیم و به آنان در آنجا کم داده نخواهد شد. اینان کسانی هستند که در آخرت جز آتش برایشان نخواهد بود و آنچه در دنیا، کرده اند به هدر رفته و آنچه انجام می داده اند، باطل شده است

پیامبر خدا صلى الله علیه و آل:

خِیارُ اُمَّتی، القانِـعُ و شِرارُهُمُ، الطامِعُ .

بهترینان امّت من، قناعت کنندگان و بدترینان آنها، طمعکاران هستند.

(کنز العمّال : ۷۰۹۵)

امام على علیه السلام:

طوبى لِمَن ذَکَرَ المَعادَ و عَمِلَ للحِسابِ و قَنِعَ بالکَفافِ و رَضِیَ عنِ اللّه ِ

خوشا به حال کسى که به یاد قیامت باشد و براى روز حساب کار کند و به کفاف زندگى قانع باشد و از خدا خشنود.

(نهج البلاغه : الحکمه ۴۴)

امام على علیه السلام:

لا تکن مِمَّن یَرجُو الآخِرَةَ بغیرِ العَمَلِ یقولُ فی الدنیا بقَولِ الزاهِدینَ و یَعمَلُ فیها بعَمَلِ الراغِبینَ إن اُعطِیَ مِنها لم یَشبَعْ و إن مُنِعَ مِنها لم یَقنَعْ .

چونان کسى مباش که بدون عمل به آخرت امیدوار است در دنیا چون پارسایان سخن مى گوید، اما به مانند دنیا خواهان عمل مى کند. اگر از دنیا چیزى به او داده شود، سیر نمى گردد و اگر داده نشود، قانع نیست.

(نهج البلاغة: الحکمة ۱۵۰)

امام على علیه السلام ـ در وصف پیامبران ـ فرمود:

و لکنَّ اللّه َ سبحانَهُ جَعَلَ رُسُلَهُ اُولِی قُوَّةٍ فی عَزائمِهِم و ضَعَفةً فیما تَرَى الأعیُنُ مِن حالاتِهِم ، مَع قَناعَةٍ تَملَأُ القُلوبَ و العُیونَ غِنىً و خَصاصَةٍ تَملأُ الأبصارَ و الأسماعَ أذىً .

اما خداوند سبحان فرستادگان خود را داراى اراده هایى نیرومند قرار داد و از نظر ظاهر ضعیف و تهیدست، اما توأم با قناعتى که دلها و چشمها را پر از بى نیازى مى کرد، هر چند فقر و نادارى آنها چشمها و گوشها را از ناراحتى لبریز مى ساخت.

(نهج البلاغة: الخطبة ۱۹۲)

امام على علیه السلام:

ألهِمْ نفسَکَ، القُنوعَ.

قناعت را به نفس خود، تلقین کن.

(بحار الأنوار : ۷۸/۹/۶۴)

امام على علیه السلام :

نِعمَ الحَظُّ ، القَناعَةُ .

نیکو بهره اى است، قناعت .

(غرر الحکم : ۹۸۸۷)

امام على علیه السلام:

انتَقِمْ مِن حِرصِکَ، بالقُنوعِ، کما تَنتَقِمُ مِن عَدُوِّکَ، بالقِصاصِ .

از حرص خود با قناعت، انتقام بگیر، همچنان که از دشمنت با تقاص، انتقام مى گیرى

(غرر الحکم : ۲۳۳۹)

امام على علیه السلام:

أشکَرُ الناسِ أقنَعُهُم و أکفَرُهُم لِلنِّعَمِ أجشَعُهُم .

شاکرترین مردم، قانع ترین آنهاست و نا سپاس ترین آنان از نعمتها، آزمندترین آنها.

(بحار الأنوار: ۷۷/۴۲۲/۴۰)

امام على علیه السلام:

کفى بالقَناعَةِ مُلکا و بِحُسنِ الخُلقِ نَعیما .

آدمى را مُلکِ قناعت و نعمتِ خوى نیک، بس است.

(نهج البلاغة : الحکمة ۲۲۹)

امام على علیه السلام

مِن شَرَفِ الهِمَّةِ، لُزومُ القَناعَةِ .

از بلند همّتى است، پایبندى به قناعت.

(غرر الحکم : ۹۴۳۵)

امام على علیه السلام:

مِن عِزِّ النفسِ، لُزومُ القَناعَةِ .

پایبندى به قناعت، از عزّت نفْس است.

(غرر الحکم : ۹۴۵۲)

امام حسن علیه السلام:

اعلمْ أنَّ مُروَّةَ القَناعَةِ و الرِّضا، أکثرُ مِن مُرُوّةِ الإعطاءِ.

بدان که مردانگى قناعت و خرسندى، بیشتر از مردانگى داد و دهش است.

(بحار الأنوار : ۷۸/۱۱۱/۶)

خداوند متعال به داوود علیه السلام وحى کرد:

وَضَعتُ الغِنى فی القَناعَةِ و هُم یَطلُبُونَهُ فی کَثرَةِ المالِ؛ فلا یَجِدُونَهُ.

من توانگرى را در قناعت نهاده ام، اما مردم آن را در فراوانى مال مى جویند؛ از این رو نمى یابندش

(بحار الأنوار: ۷۸/۴۵۳/۲۱)

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:

القَناعَةُ، مالٌ لا یَنفَدُ .

قناعت، ثروتى تمام ناشدنى است

(کنز العمّال : ۷۰۸۰)

امام على علیه السلام:

طَلَبتُ الغِنى ، فما وَجَدتُ إلاّ بالقَناعَةِ. علَیکُم بالقَناعَةِ، تَستَغنُوا

توانگرى را جستم و آن را جز در قناعت نیافتم. قانع باشید، تا توانگر شوید

(بحار الأنوار : ۶۹/۳۹۹/۹۱)

امام على علیه السلام:

القَناعَةُ، غُنیَةٌ و الاقتِصادُ، بُلغَةٌ.

قناعت، توانگرى است و میانه روى، کفاف

(بحار الأنوار: ۷۸/۱۰/۶۷)

امام على علیه السلام:

لا کَنزَ أغنى مِن القَناعَةِ .

هیچ گنجى سرشارتر از قناعت نیست.

(نهج البلاغة: الحکمة ۳۷۱)

امام على علیه السلام:

على قَدرِ العِفَّةِ، تکونُ القَناعَةُ .

قناعت، به اندازه خویشتندارى و عزّت نفس، بستگى دارد.

(غرر الحکم : ۶۱۷۹)

امام على علیه السلام:

لن تُوجَدَ القَناعَةُ، حتّى یُفقَدَ الحِرصُ.

تا حرص گُم نشود، قناعت هرگز پیدا نشود.

(غرر الحکم : ۷۴۲۴)

امام على علیه السلام:

مَن عَقلَ، قَنِعَ.

کسى که عاقل باشد، قانع است.

(غرر الحکم : ۷۷۲۴)

امام على علیه السلام:

یَنبَغی لمَن عَرَفَ نفسَهُ، أن یَلزَمَ القَناعَةَ و العِفَّةَ.

براى کسى که خود را بشناسد، شایسته است که به قناعت و عزّت نفْس چنگ در زند.

(غرر الحکم : ۱۰۹۲۷)

امام باقر علیه السلام:

انزِلْ ساحَةَ القَناعَةِ، باتِّقاءِ الحِرصِ و ادفَعْ عَظیمَ الحِرصِ، بِإیثارِ القَناعَةِ.

با پرهیز از حرص، در آستانِ قناعت بار افکن و با برگزیدن قناعت، کوه حرص را پس بزن.

(بحار الأنوار:۷۸/۱۶۳/۱)

امام صادق علیه السلام:

اُنظُرْ إلى مَن هُو دُونَکَ فی المَقدُرَةِ و لا تَنظُرْ إلى مَن هو فَوقَکَ فی المَقدُرَةِ؛ فإنّ ذلکَ أقنَعُ لکَ بما قُسِمَ لکَ .

به ناتوانتر از خودت بنگر و به توانگر از خویش منگر؛ زیرا که این کار تو را به آنچه قسمت تو شده است قانع تر مى سازد.

(الکافی : ۸/۲۴۴/۳۳۸)

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:

اِقنَعْ بما اُوتِیتَهُ، یَخِفَّ علَیکَ الحِسابُ.

به آنچه داده شده اى قانع باش، تا حسابت سبک شود.

(بحار الأنوار : ۷۷/۱۸۷/۳۷)

امام على علیه السلام:

ثَمرَةُ القَناعَةِ، الإجمالُ فی المُکتَسَبِ و العُزوفُ عنِ الطَّلَبِ.

میوه قناعت، میانه روى در کسب و کار است و خویشتندارى از دست دراز کردن سوى مردم.

(غرر الحکم : ۴۶۳۴)

امام على علیه السلام:

ثَمَرةُ القَناعَةِ، العِزُّ.

میوه قناعت، عزّت است.

(غرر الحکم : ۴۶۴۶)

امام على علیه السلام:

أعوَنُ شیءٍ على صَلاحِ النَّفسِ، القَناعَة .

بهترین کمک براى خودسازى، قناعت است.

(غرر الحکم : ۳۱۹۱)

امام على علیه السلام:

مَن قَنِعَ، لم یَغتَمَّ.

کسى که قانع باشد، اندوهگین نشود.

( غرر الحکم : ۷۷۷۱)

امام على علیه السلام:

مَن قَنِعَت نفسُهُ، عَزَّ مُعسِرا.

کسى که نفْسش قانع باشد، در عین تنگدستى با عزّت است.

(غرر الحکم : ۸۴۳۹)

امام على علیه السلام:

مَن لم یُقنِعْهُ الیسیرُ، لم یَنفَعْهُ الکَثیرُ.

کسى که اندک قانعش نکند، مال بسیار سودش ندهد.

(بحار الأنوار : ۷۸/۷۱/۳۳)

امام على علیه السلام:

مَن کانَ بِیَسیرِ الدنیا لا یَقنَعُ ، لم یُغنِهِ مِن کثیرِها، ما یَجمَعُ.

کسى که به اندکِ دنیا قانع نباشد، ثروت بسیار آن، هر چه هم گِرد آورد، او را بى نیاز نسازد.

(غرر الحکم :۸۴۸۴ )

امام صادق علیه السلام:

اقنَعْ بما قَسَمَ اللّه ُ لکَ و لا تَنظُرْ إلى ما عِندَ غیرِکَ و لا تَتَمَنَّ ما لَستَ نائلَهُ؛ فإنّهُ مَن قَنِعَ شَبِعَ و مَن لم یَقنَعْ لم یَشبَعْ و خُذْ حَظَّکَ مِن آخِرَتِکَ.

به آنچه خداوند قسمت تو کرده قانع باش و به آنچه دیگران دارند چشم مدوز و آنچه را که بدان نمى رسى، آرزو مکن؛ زیرا کسى که قانع باشد، سیر مى شود و کسى که قانع نباشد، سیر نمى شود و به فکر بهره آخرتت باش.

(الکافی : ۸/۲۴۳/۳۳۷)

رسول خدا صلی الله علیه واله می فرمایند:

به آنچه عطایت شده قانع باش، تا حس

(بحارالانوار، جلد 77، صفحه187)

امام محمد باقر علیه السلام می فرمایند:

انزل اقنع بما اوتیته یخف علیک الحساب. ساحة القناعة باتقاء الحرص، و ادفع عظیم الحرص بإیثار القناعة.

با دوری کردن از حرص، در آستان قناعت بار افکن و با برگزیدن قناعت، کوه آزمندی را دفع کن.

(بحارالانوار، جلد 78، صفحه 453)

امام سجاد علیه السلام می فرمایند:

رَأْیْتُ الْخَیْرَ کُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِی قَطْعِ الطَّمَعِ عَمّا فِی أیْدِی النّاسِ.

تمام خیرات و خوبی های دنیا و آخرت را در چشم پوشی و قطع طَمَع از زندگی و اموال دیگران می بینم.

(الکافی، جلد 2، صفحه 320)

امام هادی علیه السلام می فرمایند:

الْغِنی قِلَّةُ تَمَنّیکَ، وَالرّضا بِما یَکْفیکَ، وَ الْفَقْرُ شَرَهُ النّفْسِ وَ شِدَّةُ القُنُوطِ، وَالدِّقَّةُ إتّباعُ الْیَسیرِ وَالنَّظَرُ فِی الْحَقیرِ.

بی نیازی و توانگری در آن است که کمتر آرزو و توقّع باشد و به آنچه موجود و حاضر است راضی و قانع گردی، ولیکن فقر و تهی دستی در آن موقعی است که آرزوهای نفسانی اهمیّت داده شود، امّا دقت و توجه به مسائل، اهمیّت دادن به امکانات موجود و مصرف و استفاده صحیح از آن ها است، اگر چه ناچیز و کم باشد.

(الدّرّة الباهرة، صفحه 14)

امام محمد باقر علیه السلام می فرمایند:

انزل ساحة القناعة باتقاء الحرص، و ادفع عظیم الحرص بإیثار القناعة.

با دوری کردن از حرص، در آستان قناعت بار افکن و با برگزیدن قناعت، کوه آزمندی را دفع کن.

(بحارالانوار، جلد 78، صفحه 453)