واژه مالی در ترکیب هوش مالی مسائل مربوط به پول و سرمایه است. هوش مالی عبارت است از داشتن رفتاری مؤثرتر نسبت به سایرین در زمینه‌های مالی و اقتصادی، در واقع هوشمندی مالی مباحثی همچون داشتن عملکردی هوشمندانه نسبت به مسائل اقتصادی است. گفتنی است که هوش مالی فرآیند تبدیل داده ها به اطلاعات است به گونه ای که سازمان تجاری را قادر به آنالیز اطلاعات می نماید تا بتواند با کسب بینش و درک صحیح نیازمندی‌‌های همه ذینفعان سیستم را مدنظر داشته باشد هوش مالی نه به عنوان یک محصول یا یک سیستم بلکه به عنوان یک معماری و رویکرد جدید مدنظر است که شامل مجموعه ای از برنامه‌های کاربردی و تحلیلی است که به استناد پایگاه های داده عملیاتی و تحلیلی به اخذ تصمیم و کمک به تصمیم گیری در فعالیت های هوشمند کسب و کار می پردازد (Ghilof,2016) به بیان ساده تر هوش مالی چیزی جز فرآیند بالابردن سوددهی سازمان در بازار رقابتی با استفاده هوشمندانه از داده های موجود در تصمیم گیری نیست هوش مالی به کوتاه کردن مسیرهای پرس وجو در حیطه اطلاعات منجر خواهد شد و خود مستقلاً و بدون نیاز به اطلاعات مناسب قادر به ارائه پیشنهاد یا راهکار مناسب نخواهد بود؛ به عبارت دیگر می توان اینگونه بیان نمود که هوش مالی زمانی منجر به بهبود عملکرد حسابداری سازمان ها می گردد که کارکنان توانایی دسته بندی و بهره گیری اطلاعات صحیح را داشته باشند و از سواد اطلاعاتی برخوردار باشند (Omoregie,2019).

در بحث هوشمندی مالی بیشتر دیدگاه ها هستند که باعث موفقیت یا شکست افراد در زمینه اقتصادی می شود. این دیدگاه ها ازکودکی شکل می گیرند و هرچه سن کمتر باشد، این آموزش ها مؤثرتر و کارآمدتر خواهد بود لذا اکثر اقتصاددان‌ها و روان شناسان بر این نظریه که برای داشتن هوش مالی بهتر باید از کودکی آموزش ها داده شود اتفاق نظر دارند. همچنین باید به این موضوع توجه کرد که آدمی با هوش اقتصادی خرج می کند و با هوش اخلاقی پولدار می شود و هوش مالی مجموعی از این دو است، یعنی ما باهوش مالی هم راه بهتر کسب کردن درآمد را خواهیم یافت و هم با این هوش بهتر خرج خواهیم کرد(Eniola and Entebang,2016).

هوش مالی وظایف گردآوری پردازش و تحلیل حجم وسیعی از داده ها از سیستم داخلی و منابع خارجی را پوشش می دهد و این ممکن است چرا که هوش مالی از ابزار پیشرفته تحلیل و پیش بینی سریعی استفاده می کند که به یک شرکت این کمک را می کند که برای دستیابی به مقاصد سازمانی تصمیمات بهنگام و عاجل اتخاذ کند (Moro,2015).

هدف اصلی هوش مالی این است که به سازمان کمک کند که عملکرد خود را بهبود بخشد و مزیت رقابتی خود را در بازار ارتقاء دهد هوش مالی از طریق این ارزیابی که آیا فعالیت ها به واقع منجر به پیش روی شرکت ها به سوی اهدافشان می شود یا خیر در اتخاذ تصمیمات بهتر یاری می دهد. هم اکنون مدیران بازرگانی برای اتخاذ تصمیمات بهتر به حقایق مفید و مرتبط دم دستشان نیاز دارند اما اغلب فاصله و شکاف عمیقی بین اطلاعات موردنیاز مدیران بازرگانی و حجم عظیم داده هایی که واحد مالی در عملیات هرروزه اش گردآوری می کند وجود دارد واحدهای مالی برای پر کردن این شکاف سرمایه گذاری کافی برای توسعه و رشد سیستم های هوش مالی انجام می دهند تا داده های خام ثبت شده را به اطلاعات مفید تبدیل کنند. مؤثرترین کار سیستم هوش مالی تدارک امکان دسترسی ها و پردازش حجم عظیمی از داده ها و تحویل زیرمجموعه های مرتبط به صورت و آنی به مدیران مالی است آنهم در شکلی که آنها می توانند به راحتی بازگو کنند. تصمیم گیری و تحلیل مبتنی بر واقعیت هوش مالی در حال اثرگذاری در تمامی سازمان ها و به طور اساسی است چراکه ما در جهانی زندگی می کنیم که به طور فزاینده ای در حال اشباع شدن از اطلاعات است و فناوری برای تسهیل این امر نیز در دسترس است (Gregory,2019).

جهت دریافت متن کامل مقاله کلیک کنید