اثرتسهیلات قرض الحسنه بر توزیع درآمد در ایران (با استفاده از شاخص سهم نسبی درآمدی دهک ها)
در نظام مالی اسلامی عقد قرض الحسنه به عنوان یکی از ابزارهای موثر بر کاهش نابرابری درآمد معرفی می شود، به گونه ای که با برقراری جریان پول از طبقات ثروتمند به سمت طبقات کم درآمد نقش بسزایی را در عدم تمرکز ثروت بین ثروتمندان و بهبود درآمد بین نیازمند ایفا می کند. هدف از این مقاله بررسی رابطه کوتاه مدت و بلندمدت بین تسهیلات قرض¬الحسنه به عنوان متغیر توضیحی و توزیع درآمد به عنوان متغیر وابسته است که با استفاده از داده های سری زمانی بین سال های ۱۳۹۱-۱۳۶۳و روش مدل خودهمبسته با وقفه های توزیعی(ARDL) مبتنی بر فرضیه کوزنتس مورد بررسی قرار می گیرد. در این مدل از متغیر سهم درآمدی دهکی به عنوان شاخص توزیع درآمد استفاده گردیده است، نتایج با رد فرضیه کوزنتس به طور کلی نشان¬دهنده اثر معنادار تسهیلات قرض الحسنه بر بهبود توزیع درآمد است، به¬طوری که یک واحد افزایش در تسهیلات قرض¬الحسنه منجربه ۰/۱۵۹۴E-۳واحد بهبود توزیع درآمد در جامعه می شود و ضریب تصحیح خطا با مقدار ۹۶/۰نیز نشان می دهد که در هر دوره ۹۶ درصد شوک وارده در کوتاه مدت به سمت مقادیر بلندمدت تعدیل می یابد، در این مطالعه ضمن تاکید بر احیاء سنت الهی قرض الحسنه پیشنهاد می گردد: با اجرای سیاست های تشویقی مناسب و بیان آثار معنوی و پاداش اخروی این عمل حسنه، انگیزه افراد را در سپرده گذاری این نوع از حساب ها بیش از گذشته افزایش داد و با کاهش نرخ ذخایر قانونی سپرده های قرض الحسنه و نظارت دقیق در واگذاری تسهیلات به اقشار نیازمند، در جهت بهبود توزیع درآمد و کاهش شکاف طبقاتی در جامعه گام برداشت.
جهت مطالعه متن کامل مقاله کلیک کنید
نویسنده :
تاریخ انتشار : 1403/08/03
فایل های پیوست